گردنم درد می کند
از بس همه چیز را گردن من انداختی
دوست نداشتنت را
خیانتت را
بی توجهی هایت را
بهانه گیری هایت را
و در آخر رفتنت را
محبت زیادے همیشه آدم ها را خراب مے کند،
گاهے آدم ها مے روند نه برای اینکه دلیلے براے ماندن ندارند،
بلکه آنقدر کوچکند که تحمل حجم بالاے محبت تو را ندارند !
روزی خواهد رســــــــید.... که دیگـــــــــر....
نه صدایم را بشنــــــــوی...
نه نگــــــــاهم را ببنی...
نه وجودم را حس کنـــــــــی....
...
و میشویی...با اشکت....
سنگ قبر خاک گرفته ی مرا.....
....
و ان لحظه است...که معنی تمام حرف های گفته و نگفته ام را میفهمی
ولي...من ...دیگر ...نیستم....
حوا كه باشي حتي اگرخداهم سيب بياورد چيزي بجزاغوش ادم ارامت نميكند
من بودم ، تو و یک عالمه حرف و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان ميداد...کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی، یک آه چقدر وزن دارد
مـى زنـم بـــــــ ســلامــتــى حـــرفــــــهــاى دلـــــــم كــــــه بـــــه كـــــســـى نــگـــفــتــمبــــــــ ســلامــتـــى ايــــنـــكــه كــــوه درد بــــــــودم ولـــــــــى دم نــــــزدم
بــــــــ ســلامــتـــى تــنـــهــايــى هــــات ولـــــــى تـــنــــهــــــايــــى را دوســــــــت نــــداشــــــــتــــم
بــــــــ ســلامــتـــى آرزوهــــــــايــــــى كــــــــه نـــتــونــســتـم لـــــمســشــون كـــنـــم...
ديگه از دست اين دل يک شب آروم ندارم
واي چرا تو این زمونه شدم قربوني دل اسيره روزگارم
روزا چشماي نازش ميشينه تو نگاهم
شبا وقتي مي خوابم ميبينمش تو خوابم
براش نامه نوشتم
قشنگ و عاشقونه
نوشتم با دو چشماش منو کرده ديونه
شستم پای مشروب
بچه ها گفتند : بخور به سلامتی اونی که دوسش داری پیک رو به لبم نزدیک کردم نخوردم ولی گفتم: به سلامتی اونی که از وجودش نفس می کشم گفتند : تو که نخوردی؟
گفتم : سلامتی اونو تو پاکی می خوام نه تو مستی ..
به تاوان دل شكسته ام..هزاران دل ميشكنم...گناهش باشدبراي كسي كه دلم راشكست